مروری بر کتاب :
طرح اصلی داستان در مورد هویت و شخصیت افراد است. به عنوان مثال گالیپ بهطور واضح از خودش خوشش نمیآید و از زندگیاش به عنوان یک وکیل بیزار است و سالها به جلال به خاطر زندگی موفقش حسادت میکردهاست. به همین خاطر تدریجاً هویت خودش را به جلال تغییر میدهد و در آپارتمان او زندگی میکند و لباسهای او را میپوشد. جلال هم دوست دارد شخص دیگری باشد و نوشتههای او در روزنامه به وضوح این را نشان میدهد. شخصیت رؤیا مبهم است و تنها از دید گالیپ میتوان به تصویر او دست یافت. او در طول روز میخوابد و در هنگام عصر و شب به خواندن کتابهای کارآگاهی میپردازد و سعی میکند از واقعیت فرار کند. او نیز از شخصی که هست راضی نیست اما به نظر آگاهانه به آن فکر نکرده یا به خودش اقرار نکردهاست.
نقد و بررسیها
هنوز بررسیای ثبت نشده است.